اصولگرایان از رسیدن به پاستور اطمینان دارند
اصولگرایان از رسیدن به پاستور اطمینان دارند
محمد مهاجری گفت: شرایط حاضر ناشی از پیروزی است. هر جناحی بعد از پیروزی به فکر تقسیم غنایم می‌افتد و این باعث می‌شود از رقیب غفلت کند. شرایط امروز جریان اصولگرایی ناشی از چنین غفلتی است و الان در حال اختلاف‌افکنی بین هم هستند!
  • به گزارش اکوبورس، کمتر از یک‌سال به انتخابات ریاست‌جمهوری باقی است و هنوز نیروهای سیاسی به طور جدی فعالیت انتخاباتی خود را آغاز نکرده‌اند. اصلاح‌طلبان از یک‌سو با نتیجه‌ای که در انتخابات مجلس دریافت کردند تا حدی به این نتیجه رسیده‌اند که برای اقناع سرمایه اجتماعی خود برای حضور در انتخابات و حمایت از آنها کار بسیار سختی در پیش دارند و اصولگرایان هم تا این لحظه با هیچ تشکل ویژه‌ای مانند آنچه در سال۹۶ و تحت عنوان «جمنا» به‌یاد داریم، به مقوله انتخابات وارد نشده‌اند و مشخص نیست فعالیت جدی انتخاباتی از چه زمانی آغاز می‌شود؟ برای بررسی این موضوع ساعتی را با محمد مهاجری، فعال رسانه‌ای اصولگرا به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

    در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۹۶ نیروهای اصولگرا بیش از یک‌سال مانده به انتخابات در تشکل جمنا به بحث‌های انتخاباتی می‌پرداختند و تمام گزینه‌ها و امکان‌های اصولگرایان در انتخابات پیش رو را بررسی می‌کردند. این درحالی است که اکنون که کمتر از یک‌سال به انتخابات۱۴۰۰ باقی است چنین جمعی شکل نگرفته و هنوز انسجامی دیده نمی‌شود. به‌نظر شما چنین شرایطی محصول وجود اختلاف میان نیروهای اصولگراست یا آنکه ناشی از استراتژی انتخاباتی است؟

    برای انتخابات ۱۳۹۶ اصولگرایان نگران بودند که کاندیدای‌شان رأی نیاورد؛ به‌همین دلیل از مدت‌ها قبل سازماندهی را شروع کردند و اگرچه  فعالیت‌شان با اشتباهات حرفه‌ای همراه بود اما ضرورت سازندماندهی را احساس کرده بودند. به‌هرحال دولت روحانی توانسته بود با برجام به توفیقاتی در زمینه رفع تحریم‌های گسترده برسد، تورم را کاهش دهد، ثبات نسبی در بازار ایجاد کند و… با اینکه ترامپ در سال۹۵ رئیس‌جمهورشده بود اما تا قبل از انتخابات ایران به تحریم‌ها ورود نکرد. این‌ها امتیازات دولت روحانی بود و اصولگرایان را نگران رقابت می‌کرد؛ به همین دلیل برنامه‌ریزی هایی انجام شد اما برای ۱۴۰۰ چنین نگرانی‌ای وجود ندارد. دولت روحانی با آمدن ترامپ و نقض برجام با تحریم‌هایی روبه‌رو شد. اروپا هم به تعهداتش عمل نکرد و عملا مشکلات فراوانی ایجاد شد و با همین شرایط فضای سیاسی به سمت انتخابات۱۴۰۰ می‌رود. اصلاح‌طلبان هم سازوکاری ندارند و اختلافات بین‌شان زیاد است. مجموعه این عوامل، اصولگرایان را به اطمینان می‌رساند که در ۱۴۰۰ پاستور مال آنهاست؛ به همین دلیل نیازی نمی‌بینند خودشان را به زحمت بیندازند.

    اصولگرایان اکثریت قاطع مجلس کنونی را در اختیار گرفته‌اند. آیا می‌توان باتوجه به نتیجه انتخابات مجلس چنین برداشت کرد که آنها در انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده هم پیروز بلامنازع خواهند بود؟

    تا این لحظه به نظر من نتیجه انتخابات از این حیث که کدام جناح پیروز می شود کاملا روشن است.

    اختلاف‌نظرهایی که پیش از انتخابات مجلس بر سر ارائه لیست مشترک میان اصولگرایان دیده می‌شد و ادامه نسبی آن در مجلس چنین شائبه‌ای را ایجاد می‌کند که اصولگرایان در رسیدن به تصمیم جمعی قدری با مشکل روبه‌رو هستند. تحقق وحدت در جبهه اصولگرایی در مدتی که تا انتخابات ریاست‌جمهوری وجود دارد، چگونه ممکن است؟

    شرایط حاضر ناشی از پیروزی است. هر جناحی بعد از پیروزی به فکر تقسیم غنایم می‌افتد و این باعث می‌شود از رقیب غفلت کند. شرایط امروز جریان اصولگرایی ناشی از چنین غفلتی است و الان در حال اختلاف‌افکنی بین هم هستند!

    اخیرا آقای چمران در گفت‌وگویی گفته است که شاید اصولگرایان بیش از ۲۰نامزد در انتخابات۱۴۰۰ داشته باشند.آیا واقعا چنین سخنی مبتنی بر واقعیت است؟

    من دو برداشت از این موضوع می‌کنم. اول رجزخوانی است؛ یعنی ایهالناس و ایهاالرقیب بدانید ما ۲۰رجل سیاسی مدیر مدبر لایق ریاست‌جمهوری داریم. برداشت دوم این است که او می خواهد افراد بیشتری را امیدوار نگه دارد و آنها را از خود نرنجاند. در عین حال این حرف ایشان را نباید خیلی هم  جدی گرفت.

    به‌عنوان بحث پایانی قدری هم از میزان تأثیر اصلاح‌طلبان در روند انتخابات ۱۴۰۰ بفرمایید. آیا آنها توان ورود موثر به انتخابات و احیای سرمایه از دست‌رفته اجتماعی‌شان را دارند؟

    اصلاح‌طلبان سال‌به‌سال تنزل کرده‌اند. کلا جامعه هدف اصلاح‌طلبان زودرنج است و بخش بزرگی از آن به مقوله انتخابات، ایدئولوژیک نگاه نمی‌کند؛ بنابراین وقتی ببیند کسی را که به او رأی داده‌اند نخواسته یا نتوانسته وعده‌هایش را عملی کند می‌رنجند و قهر می‌کنند. در شرایط حاضر بدنه اصلاح‌طلبی دچار رنجش شدید و تا حدودی یأس شده است و به همین دلیل نمی‌توان به آن به عنوان یک سرمایه کلان سیاسی و اجتماعی خوش‌بین بود.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    • منبع خبر : اکوبورس