روزنامه صبحنو نوشت: ائتلاف یا استقلال، دو رویکرد متناقضی است که حزب کارگزاران سازندگی ایران، این روزها به آن مبتلا شده. از یک سو، برخی به علم کردن مجدد یک گزینه ائتلافی برای انتخابات سال آینده میاندیشند و برخی دیگر، دلزده از نتیجه ائتلاف سال ۹۲، سَر در درون دارند و جستوجوگر گزینه مستقل و غیرائتلافی. عملگرایی کارگزارانی، بعضا دچار ایدهآلگرایی شده است؛ اما چرا و با چه هدفی؟
مرعشی؛ مخالف رویکرد اجارهسالاری
چندی پیش سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگویی با ایلنا، از برنامه مدون این حزب برای طراحی برنامه انتخاباتی سال آینده و گفتوگو با همه نیروهای اصلاحطلب درباره این برنامه، سخن گفت؛ سخنانی که به وضوح، رویکرد و خط فکری استقلالطلبانه مرعشی را بازمینمایاند. او در اینباره گفت: «بنا شده که حزب کارگزاران، چارچوبها و برنامهای را برای انتخابات سال آینده آماده کند و پس از آماده شدن این برنامه، با همه نیروهای سیاسی اصلاحطلب وارد گفتوگو شویم تا با گروههایی که علاقهای نسبت به حضور در انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای آینده دارند، یک ائتلاف جدید را پیگیری کنیم.»
رویکرد نابگرایانه مرعشی در مقایسه با رویکرد عملگرایانه طیف راست حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگوی او با تسنیم، با وضوح بیشتری خود را به نمایش گذاشت. او در پاسخ به این سوال که «برخی از آقای علی لاریجانی به عنوان گزینه انتخاباتی اصلاحطلبان و از جمله کارگزاران یاد میکنند؛ این موضوع آیا صحت دارد»، صراحتا گفت: «سیاست غالب اصلاحطلبان حمایت از یک کاندیدای اصلاحطلب است که جامع و پرنشاط باشد.»
مخالفت مرعشی با امر ائتلاف و سیاست اجارهسالاری، پیش از این نیز در مواضع او تجلی داشته است. سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی مرداد ۹۸ در گفتوگویی با نامهنیوز، ضمن رد همکاری با علی لاریجانی در جریان انتخابات مجلس یازدهم و نیز لزوم اجماع درونی اصلاحطلبان، گفته بود: «ما هیچ قصد همکاری با آقای لاریجانی نداریم. آقای لاریجانی خودشان هم هنوز تکلیفشان با بقیه اصولگرایان روشن نیست؛ بنابراین این حرف اصلا اساسی ندارد. در جبهه اصلاحات ممکن است نظرات متفاوت باشد ولی به هر حال نظام تصمیمگیری در این جبهه جمعی است.»
کرباسچی و عطریانفر؛ هواداران ائتلاف
با این حال، طیف دیگری نیز در حزب کارگزاران حضور دارند که از قضا نه مخالف ائتلاف که موافق این تاکتیک سیاسی هستند. برای نمونه، غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، نیمه اول اردیبهشت امسال در گفتوگو با روزنامه جهان صنعت، با مثبت ارزیابیکردن تجربه اصلاحطلبان در حمایت از حسن روحانی به عنوان گزینه ائتلافی در انتخابات سال ۹۲، گفت: در سال ۹۲ هم اگر آقای هاشمی تایید میشد، همه نیروها سمت او میرفتند اما خب نشد، باید چه کار میکردیم؟ اجاره نمیکردیم هم باید در خیابان مینشستیم. اینکه کاندیدای اجارهای نداریم حرف معقولی نیست؛ همه از این کشور هستند.
کرباسچی در بخش دیگری از همین گفتوگو، رویکرد عملگرایی خود را اینگونه تشریح کرد: «اختلافنظر سیاسی داریم اما باید دید که در پیشبرد مسائل کشور کدامیک از این نیروها میتوانند مفیدتر باشند و بهتر عمل کنند. باید دید کدام نیروها میتوانند هماهنگی بهتری را با سایر نیروهای کشور ایجاد کنند.» موضع ائتلافپسندانه کرباسچی، تکرو و بیپشتوانه نیست. او در دل حزب کارگزاران سازندگی، همراهان مهمی دارد.
محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، نیمه اول تیر امسال در گفتوگویی با صبحنو، درباره احتمال حمایت این حزب از علی لاریجانی در انتخابات پیش رو، گفته بود: «آقای لاریجانی امروز به پختگی قابل توجهی رسیده است. هرچند ستاره اقبال خانواده لاریجانی رو به افول است و لطمات جبرانناپذیری از سوی برخی برادران، به علیآقا لاریجانی وارد آمده است اما یوسف این خانواده، فعلا علیآقای لاریجانی است. ایشان، با سلامت زندگی و فکر کرده و زبان مدارا دارد و باهوش است.» او در همین گفتوگو ضمنا با دفاع از سیاست ائتلاف، تاکید کرد: «سیاست ائتلاف، اساسا سیاستی عقلانی و پذیرفتهشده است. گفتمان ائتلافی امروز در میان اصلاحطلبان، گفتمان غالب است. چه فرقی میکند ریاستجمهوری مثلا در قامت آقای خاتمی تجلی کند یا فرضا ناطقنوری یا شیخ حسن روحانی؟ مشروط به اینکه خروجی این مسوولیت، چیزی باشد که تو بهعنوان حامی را قانع کند. ما که دنبال رنگ عمامه و لباس نیستیم، سفید باشد یا سیاه، روحانی باشد یا شخصی. شوخی است اگر بدون منطق و حکمت سیاسی قابل دفاع، دنبال افرادی چون علی لاریجانی، قالیباف، ناطق، خاتمی یا هاشمی باشیم؛ ما که فردگرا نیستیم.»
چرا چپهای کارگزاران، مسالمتجو شدهاند؟
به نظر میرسد رویکرد طیف چپ حزب کارگزاران سازندگی که معتقد به اجماعسازی درونی اصلاحطلبان بر سر معرفی یک گزینه ناب اصلاحطلبی در انتخابات ۱۴۰۰ است، متاثر از چند متغیر باشد. اولا آنها به پایگاه اجتماعی نحیف و ضعیف حزب «مریدان هاشمی» واقف هستند و خوب میدانند که در صورت حضور مستقل در یک آوردگاه انتخاباتی، هیچ شانسی برای پیروزی نخواهند داشت. دوما، این طیف با سنجش هزینههای تحمیلی سیاست ائتلاف بر گُرده اصلاحطلبان طی سالهای گذشته (بهطور مشخص ریزش پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان به دلیل عملکرد نامناسب دولت و مجلس تحتالحمایه آنها) استمرار این سیاست را اصلا به صلاح نمیدانند و معتقدند که باید بالمره، استقلال را جایگزین ائتلاف کرد. سوما اینکه طیف چپ حزب کارگزاران، با اتخاذ بنای مسالمتجویی با بقیه گروههای اصلاحطلبی، مترصد اعاده حیثیت اصلاحطلبی از مجموعه این حزب، در منظر و مأوای دوستان است؛ مسالهای که به دلیل رویکرد مشارکتجویانه کارگزاران در جریان انتخابات مجلس یازدهم با وجود تحریمطلبی قاطبه اصلاحات و حتی پیش از آن، با زیر سوال رفتن کاریزمای سید محمد خاتمی توسط افراد طیف راست این حزب نظیر کرباسچی، به طور جدی خدشهدار شده است.
*** در ادامه این گزارش، گفتوگویی را با علی جمالی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران، ترتیب دادهایم. او با وجود اینکه معتقد است رویکرد گفتوگو با بقیه اصلاحطلبان، مورد حمایت تمامی نیروهای درون این حزب است، اما در جایی دیگر از همین گفتوگو تاکید میدارد که «اگر در گفتوگوهایی که قرار است با بقیه نیروهای اصلاحطلب انجام دهیم، به این نتیجه برسیم که باید روی یک گزینه غیراصلاحطلب اجماع کنیم، در این صورت، ممکن است آقای لاریجانی هم در دسترس باشد.» در ادامه، این گفتوگو را از نظر خواهید گذراند.
اخیرا آقای مرعشی اعلام کرده حزب کارگزاران سازندگی در پی تدارک یک برنامه انتخاباتی و گفتوگو با همه طیفهای اصلاحطلبی درباره آن است. این تصمیم تا چه اندازه، نتیجه و بازخورد شکست حزب کارگزاران در انتخابات مجلس یازدهم است؟
این تصمیم بیشتر از آنکه نتیجه شکست حزب کارگزاران باشد، ناشی از شکست کلی اصلاحطلبان در انتخابات است؛ یعنی بروز اختلاف، یکی از عوامل موثر بر ناکامی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس بود. با وجود اینکه برای کارگزاران سازندگی قابل پیشبینی بود که لیست انتخاباتی حزب در انتخابات مجلس، احتمالا با اقبال مواجه نمیشود، اما بر اساس مبانی نظری و سنت سیاسی خود، یعنی اعتقاد به دموکراسی و پارلمانتاریسم، صحنه انتخابات را ترک نکرد اما برخی دوستان ما در آن سوی جبهه اصلاحات، نظر دیگری داشتند و باعث شدند که ما نتوانیم.
اگر اصلاحطلبان به طور واحد، یک تصمیم واحد و روشن میگرفتند و در تصمیماتشان پراکندگی نبود، به احتمال زیاد میشد حدس زد که نتیجه انتخابات، چیز دیگری شود. کمیته سیاسی حزب کارگزاران براساس تجربه انتخابات اخیر و انتخاباتهای پیش از آن، به این جمعبندی رسید که مجددا با دیگر احزاب اصلاحطلب، به گفتوگو بنشیند تا به یک ارزیابی مشخص درباره نوع حضور در انتخابات ریاستجمهوری برسیم.
رویکرد گفتوگو با تمامی طیفهای اصلاحطلبی تا چه حد در میان تمامی نیروهای درون حزب کارگزاران مقبول است؟
مجموعه نیروهای درون کارگزاران بر سر اینکه حزب متعلق به جبهه اصلاحات است و عمل سیاسی آن، تا جایی که امکان دارد، باید در درون اصلاحطلبان باشد، اجماع نظر دارند.
رویکرد گفتوگو، با برخی زمزمههای درون حزب مبنی بر لزوم حمایت از آقای لاریجانی در انتخابات، در تغایر نیست؟
آقای لاریجانی همیشه به عنوان یک گزینه مطرح برای انتخابات ریاستجمهوری، در میان نیروهای سیاسی مطرح بوده است اما این دقیقا بدان معنا نیست که پروژه یک بخشی از حزب کارگزاران، از همین الان، حمایت از آقای لاریجانی باشد. اگر در گفتوگوهایی که قرار است با بقیه نیروهای اصلاحطلب انجام دهیم، به این نتیجه برسیم که باید روی یک گزینه غیراصلاحطلب اجماع کنیم، در این صورت، ممکن است آقای لاریجانی هم در دسترس باشد اما اهمیت اجماع با بقیه اصلاحطلبان برای کارگزاران، بیشتر از اصرار روی یک گزینه مشخص است. در سال ۹۲ آقای روحانی گزینه اصلاحطلب نبود اما گزینه اجماعی احزاب اصلاحطلب بود. ممکن است این اتفاق، مجددا درباره آقای لاریجانی یا هر فرد دیگری هم رخ بدهد.
اگر فرض بگیریم که همه احزاب اصلاحطلب، روی گزینهای به نام عارف اجماع کنند؛ آیا حزب کارگزاران حاضر است از این گزینه حمایت کند؟
همانطور که عرض کردم، اجماع با بقیه اصلاحطلبان، اولویت اول ماست. اگر در جریان گفتوگوهایی که با بقیه گروههای اصلاحطلبی داریم، در نهایت به آقای عارف رسیدیم، ما باید آقای عارف را بپذیریم.
شرط رایآوری آن نامزد، تا چه حد برای حزب کارگزاران مهم است؟
شرط اول برای ما رایآوری است. با توجه به اهمیت انتخابات سال آینده برای اصلاحطلبان، کل کشور و حتی برای منطقه، ما روی رایآوری نامزد نهایی، تاکید خواهیم کرد. طیف چپ حزب کارگزاران، با اتخاذ بنای مسالمتجویی با بقیه گروههای اصلاحطلبی، مترصد اعاده حیثیت اصلاحطلبی از مجموعه این حزب، در منظر و مأوای دوستان است
- منبع خبر : روزنامه صبحنو